کد مطلب:314915 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:173

شفای بیمار در حرم حضرت ابوالفضل
از اعتاب مقدسه، كراماتی را به خاطر دارم كه نقل می كنم.

روزی در حرم كربلا نزدیك مرقد حضرت علی اكبر (علیه السلام)، ایستاده بودم كه دیدم صدای داد و فریاد می آید. توجه كردم و دیدم چند روزی است، دختر دیوانه ای را به حرم باب الحوائج حضرت قمر بنی هاشم (علیه السلام) می برند. محارمش (عموها و دائی ها و برادرانش) اطراف درشكه را گرفته بودند و او را به حرم آن حضرت می بردند. من از آنجا به حرم حضرت سید الشهدا (علیه السلام) مشرف شدم. وقتی برگشتم، دیدم كه حرم حضرت اباالفضل (علیه السلام) چراغان است.

دوستی - كه اهل كربلا بود- نقل كرد: كه وقتی یك عرب، بیچاره می شود، دست هایش را از عبا بیرون و عقالش را به گردن آویزان می كند؛ دو طرف چفیه اش را به دست می گیرد و به ضریح گره كور می زند و آن گاه گره ها را می كشد و با هر بار كشیدن، اسم های حضرت عباس را صدا می زند. گاهی می گوید:



[ صفحه 465]



یا اخاه زینب! یا ابا القربه! [1] و گاهی می گوید: ای علمدار حسین! و گاهی: سقای طفلان حسین!... پدر این دختر هم همین كار را كرد و چفیه ای را كه به گردن داشت، آن قدر به ضریح گره زده بود كه صورتش به آن چسبیده بود؛ ولی ناگهان با یك تكان همه گره ها باز و دختر بلند شد بود و به گفته بود:

بابا! برایم زیارت حضرت اباالفضل (علیه السلام) بخوان

به این ترتیب، از لطف آن بزرگوار- كه باب الحوائجش خوانده اند- بار دیگر حاجتمندی به خواسته اش نائل شد.



در گاه او چو قبله ی ارباب حاجت است

باب الحوائجش همه جا گفت وگو كنند.



(سید عباس ذاكر)


[1] قربه: مشك كوچك آب.